معنی موسیقی سیاهان

لغت نامه دهخدا

سیاهان

سیاهان. (اِخ) قریه ای است یک فرسنگ و نیمی شرق شهر داراب. (فارسنامه ٔ ناصری).


ده سیاهان

ده سیاهان. [دِه ْ] (اِخ) دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 100هزارگزی خاور سعیدآباد. سکنه ٔ آن 150 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


موسیقی

موسیقی. (اِخ) جمال الدین محمودبن عبدالاربلی ادیب معاصر ابن خلکان و در هنر موسیقی و جز آن سخت استاد بوده است. (از ابن خلکان ج 1 ص 148).

موسیقی. (معرب، اِ) علم تألیف لحون. فن تألیف الحان. (مفاتیح). علم ادوار. علم نغمات. علمی است که بدان احوال نغمات و ازمنه ٔ آن توان دانست. به عبارت دیگر، موسیقی دو فن است فن اول از او ملایمت نغمات معلوم شود و آن را فن الحان گویند و از فن دویم اوزان ازمنه معلوم گردد و آن را فن ایقاع خوانند. (از خلاصهالافکار فی معرفهالادوار شهاب صیرفی). موسیقی از ایران به عرب و از آنجا به زمان حکم بن هشام به توسط زرقون [زرگون] و عیون به اندلس و از اندلس به دیگر قسمتهای اروپا نقل شد. (نفح الطیب ج 1 ص 753). صنعت آهنگها و نغمات. دانش سازها و آوازها. غنا. خنیا. ترکیب اصوات به صورت گوشنواز. علم الحان و آن یک قسمت از اقسام چهارگانه علوم ریاضی قدماست. ارسطو موسیقی را یکی از شعب ریاضی برشمرده و فلاسفه ٔ اسلامی نیز رای او را پذیرفته اند؛ ولی از جهت مسلم و تغییر ناپذیر نبودن همه ٔ قواعد و اصول آن مانند علوم ریاضی، آن راهنر نیز محسوب داشته اند. (از یادداشت مؤلف). عبارت است از معرفت احوال الحان و آنچه التیام الحان بدان کامل شود. (از نفائس الفنون). موسقی. (ناظم الاطباء). فرمود تا کتابی تصنیف کنم به پارسی دری در... علم موسیقی و باز نمودن سبب ساز و ناساز آوازها و نهاد لحنها. (دانشنامه ٔ علایی).
گهی اقسام موسیقی که هرکس
پدید آورد بر الحان پیکر.
ناصرخسرو.
ز موسیقی آورد سازی برون
که آن را نشد کس جز او رهنمون.
نظامی.
سعدیا تا کی سخن در علم موسیقی رود
گوش جان باید که معلومش کنی اسرار دل.
سعدی.
مطربی می گفت با خسرو که ای گنج سخن
علم موسیقی ز علم شعر نیکوتربود.
امیرخسرو دهلوی.
و رجوع به ماده ٔ آهنگ و لحن و نیز ایران باستان ج 1 ص 103 و کشف الظنون و مرآهالخیال و یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 162 و حکمت اشراق ص 204 شود.
- الحان موسیقی سرای، آهنگ موسیقی سراینده. سراینده ٔ آهنگهای موسیقی. نوازنده ٔ سازهای موسیقی. (از یادداشت مؤلف):
داودصوت، انده زدای، الحان موسیقی سرای
ادریس دم صنعت نمای اعجاز پیدا داشته.
خاقانی.

فارسی به عربی

رقص سیاهان

رقصه الرومبا


انقلاب سیاهان

ثوره الزنج


موسیقی

موسیقی

عربی به فارسی

موسیقی

موزیک , موسیقی , اهنگ , خنیا , رامشگری

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

موسیقی سیاهان

353

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری